عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

هر روز دلم برایت تنگ می شود

من تو را به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر.

من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از دور؛ در خشم، در مهربانی، در دلتنگی، در خستگی، در هزار همهمه ی دنیا، یکه و تنها بشناسد.

من تو را به کسی هدیه می دهم که راز معصومیت گل مریم و تمام سخاوت های عاشقانه این دل معصوم دریایی را بداند؛ و ترنم دلپذیر هر آهنگ، هر نجوای کوچک، برایش یک خاطره باشد.




ادامه مطلب ...

مرا تنها مگذار

بی تو آسمان زیبا نیست و راه رفتن ابرها به راه رفتن مردگانی می ماند که از خوابی دیر برخاسته اند. بی تو کتابها بسته می مانند و قلمها نای نوشتن ندارند. بی تو هیچ جاده ای به طرف افقهای روشن نمی رود و هیچ جنگلی به فکرسبز شدن و بالیدن نمی افتد و هیچ پرنده ای بالهایش را برای پرواز آرایش نمی کند.مرا تنها مگذار! نمی خواهم دراتاقی که از بوی خورشید تهی است نفس بکشم. نمی خواهم در محاصره دیوارها و پرده هاباشم.





 
ادامه مطلب ...

همین یک امشب را بگذار نقش بازی کنم

امشب دلم میخواهد به کسی بگویم'' دوستت دارم.''تو نهراس و آنکس باش.بگذار با هر آنچه در توان دارم همین امشب به تو ثابت کنم که دوستت دارم.بگذار برایت نقش آن دلباخته ای را بازی کنم که لحظه ای دور از محبوب خویش زندگی را نمیتواند.بگذار همچون معشوقی که برای وصال معشوقش جان میدهد برایت جان دهم.تو را ستایش کنم



 
ادامه مطلب ...

من آن شدم که می بینی

اینبار صدای ساعت عشق طنینی به غایت محکم دارد انگار دل وصله دار من را از جا کند انگار صدای پای تو را می شنوم انگار ترنم باران مهرت دیگر لالایی دلنواز نیست دیگر هیجانی است کوبنده که قلب را از جای می کند صد روز صدایت می کنم صد شب نگاهت می کنم شاید تو باشی آن که من صد بار آن را خوانده ام


ادامه مطلب ...

مرا ببخش،مجنون خوبی برایت نبودم ...

زیبای من سلام

مهنازم از دیار عشق به تو نامه می نویسم! اینجا همه پروانه ها در شعله شمع عاشقانه سوخته اند بلبلان در کنار گل پژمرده شان آرام خوابیده اند ماه تمام شب را به دنبال خورشید میگردد ... عمری می خواستم که عشق را با مداد رنگی هایم نقاشی کنم غافل از اینکه عشق یعنی یکرنگی! این حرف را روزی که مرا با کلام خویش مسحور کرده بودی از نگاهت خواندم. چه روز با شکوهی بود! روزی که شبش تا صبح در کنار بالینت با همه آرامش وجودیت تا صبح فقط به آن صحنه زیبا می نگریستم و می گریستم دوست نداشتم صبح شود؛ آن روز آسمان را بین خودمان تقسیم کردیم: باران برای من خورشید برای تو برف برای من ستاره ها برای تو ...

 
ادامه مطلب ...

برای قاصدک گلم

هواللطیف

چه زیباست ، سیاهی شب با تمام سکوت و ظلمتش آنگاه که می دانی سپیده دمی در راه است؛ عزیزتر از جانم! مهناز نازنینم! سلام،سلامی به گرمی احساس دل عاشق! سلامی به روشنی نیاز وصال یک عاشق! سلامی به زیبایی عطر دل انگیز حضور پاک تو! عزیز دلم؛تاکنون بارها و بارها برایت نوشته ام و در تمام طول این مدت آشنایی به یاری قلم، این یار همیشگی تنهایی های من ، حتی آن زمان که به ظاهر فاصله ها بین من و تو به درازای یک زندگی دور از هم بود، همیشه خود را در کنار تو احساس کرده ام؛ ولی این بار تفاوت دارد


 
ادامه مطلب ...

تقدیم به تو که بهانه اشک و لبخندمی

نثری زیبا که تار وپود زندگیم را تحت تاثیر خودش قرار داد

متنی که مهنازم(بهانه زندگیم،عشقم،خانمم،همه کسم،...) برایم ارسال کرده بود و به دلیل قطعی مکرر اینترنت، با تاخیر اینجا قرار دادم:

 
ادامه مطلب ...

گل صورتی زیبایم

تو اصلا ... اصلا چه کسی به تو چنین حقی داده است؟!چطور میتوانی اینچنین باشی؟
نه..اصلا نمی شود!
فقط کافی ست خبری هر چند کوتاه از اداره شما یا دیارتان بشنوم..عکسی، فیلمی ..
در تمامش،چشمم می چرخد . می گرد تا تو را بیاید..هی و هی و هی زیر لبم می گویم!

پس مهناز کجای این عکس، این فیلم..می باشد!کاش می آمد و یک نظر روی زیبایش را می دیدم..شاید میانه ی فیلم بیاید، شاید در عکس بعدی باشد!


 

ادامه مطلب ...

زندگی همینه

ﭼـــﻪ ﺣﺴــــﻪ ﺧﻮﺑﯿــﻪ ﺷـــﺒﺎ ﻣﻮﻗـــﻊ ﺧــــﻮﺍﺏ عشقـــت بغـــل کنـــی ﺑﺎ ﻣﻮﻫــــﺎش ﺑﺎﺯﯼ کنـــی ﭼﺸﻤــــﺎشو ﺑﺒﻮﺳـــﯽ آﺭﻭﻡ آﺭﻭﻡ ﺗـــﻮ ﺑﻐـــﻠﺖ ﺧﻮﺍﺑـــﺶ ﺑﮕﯿـــﺮﻩ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻫﻨـــﻮﺯ ﺑﯿــــﺪﺍﺭﯼ ﺩﻭﺳــــﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﻘــــﻂ ﻧﮕــﺎﺵ ﮐﻨـــﯽ ﻫﻤﯿﻨــــﻄﻮﺭﯼ ﮐـــﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﮕـــﺎﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨـــﯽ ﺍﺷﮑـــﺎﺕ ﺳـــﺮﺍﺯﯾﺮ ﺑﺸـــﻪ ﺗـــﻮ ﺩﻟـــﺖ ﭘﯿـــﺶ ﺧـــﻮﺩﺕ ﺑﮕـــﯽ :
ﻧﺒﺎﺷــــﯽ ، ﻣﯿﻤﯿــــﺮﻡ ...


  ادامه مطلب ...

ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺷﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻧﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﮐﺴﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺖ ...

قانون جاذبه را سیب کشف کرد

وقتی آدم برای حوایش بهشت را هم فروخت !

 
ادامه مطلب ...