عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

تو عشق منی و من خوشبخت ترینم

پنجره را باز میکنم
طلوع را میبینم و غروب غمها را فراموش میکنم
از اینکه در قلبم هستی و عشق منی افتخار میکنم
دلم برایت تنگ شده عزیزم ، این را اعتراف میکنم
به دور دستها نگاه میکنم ،
قلبم تند تند میتپد ، اسمت را زیر لب صدا میکنم
تو عشق منی و من خوشبخت ترینم
تا لحظه ای که نفس میکشم ،همینم
عاشقی که عشق را باور کرده و در این زمانه ای که پر از دروغ و نیرنگ است
با تو عاشقانه آغاز کرده ،
آغازی که پایانی نخواهد داشت ، زمانی بود که قلبم تنها ، غمها را درونش داشت
غم رفت و جای آن تو را گرفت ، از آن لحظه که آمدی تا حالا ، چشمانم بهانه ی تو را گرفت
حالا تو هستی و عشق هست و دل عاشق من
تو سرچشمه ی عشقی در قلب من
.
پنجره را باز میکنم،
طلوع را میبینم و به هوای تو در آسمان عشق پرواز میکنم



دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای علیرضا روزگار به نام شب فوق العاده


Pure love

دلتنگم برای تو ، زندگی ام فدای تو ، این قلبم هدیه ای ناقابل ، تقدیم به تو.
نفس کشیدنم مدیون توام ، من گرفتار توام ، به خدا تا آخرین نفس وفادار توام
.
سالهاست در انتظار آمدن توام ، تو را که دیدم قلبم لرزید ، بدجور عاشق توام
.
باورم کن ، زندگی ام بسته به وجود تو هست ، تپشهای قلبم همصدا با تپشهای قلب تو است
.
هر کس از من بپرسد میگویم او دنیای من است ، اگر خواستند تو را از من بگیرند ، میگویم این تن ، بی او ، جنازه ی من است
.
فدای تو ، دیگر از چه بگویم برای تو ، شکر میکنم آن خدای مهربان را ، که فرشته ای داد به من، به زیبایی چهره ماه تو
.
دلتنگم برای تو ، میتپد قلبم به عشق تو ، در انتظار لحظه دیدار ، تشنه ام برای بوسیدن لبهای تو
.
مینویسم شعری در وصف تو ، عاشقانه هایم را مینویسم به عشق تو ، این هم حرف آخرم به تو: دوستت دارم بیشتر از دوست داشتنهای تو


خوش آمدی مهربانم

تو مثل لحظه باز شدن غنچه گل سرخ هستی ،
تو مثل لحظه آمدن موج های دریا به کنار ساحل می باشی
.
تو مثل لحظه طلوع زیبای خورشید از پشت کوه ها هستی
.
تو مثل لحظه پرواز پرندگان در اوج آسمان آبی هستی
.
تو مانند لحظه باریدن باران در هوای بهاری می باشی
.
 مثل لحظه نشستن شبنمی بر روی گل ، مثل لحظه ای که رنگین کمان در آسمان نمایان می شود.
عزیزم تو زیباترینی تو بهترینی
.
تو مثل لحظه ای هستی که فصل بهار سلام دوباره ای به طبیعت خشک میکند
.
تو همان سر سبزی بهاری ، لطافت بارانی و به خوشبویی گلهایی
.
عزیزم تو زیباترینی تو بهترینی
.
تو مثل لحظه ای هستی که برای من همان رویاهای عاشقانه ام است
.
تو مثل لحظه ای هستی که مهتاب از پشت ابرها بیرون می آید و شب تیره و تارم را روشن میکند
.
تو مثل لحظه رهایی پرنده از قفس می باشی
.
عزیزم تو زیباترینی ، تو بهترینی
.
تو مثل یک چشمه جوشانی ، یک قله خوشبختی
.
تو مثل همان لحظه ای هستی که تپش قلبم را تندتر و تندتر میکنی و من در همان لحظه به تو میگویم دوستت دارم ای زیباترینم و ای بهترینم
.



عطر تنت پیچیده فضای عاشقانه دلم را

تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی

تو خاطره ای هستی ماندگار در دفتر دلم که فراموش نمیشوی

همیشه تو را در میان قلبم میفشارم تا حس کنی تپشهای قلبی را که یک نفس عاشقانه برایت میتپد

از وقتی آمدی بی خیال تمام غمهای دنیا شدم و تو چه عاشقانه شاد کردی خانه قلبم را

از وقتی آمدی گرم نگه داشتی همیشه آغوشم را ،

عطر تنت پیچیده فضای عاشقانه دلم را

همیشه پرتو عشق تو در نگاهم میتابد ، همیشه دلم به داشتن تو می بالد،

دستانم دستان را میخواهد و اینجاست که گلویم ترانه فریاد عشق تو را میخواند ،

دلم تو را میخواهد، دلم تو را میخواهد به عشقت تکیه کرده ام سالها ، نترسیدم از جدایی و اشکها ،

عشق را آنگونه که هست دیدم و تو را آنگونه که بودی خواستم ، تو را همین گونه که هستی میخواهم ،

چون همین گونه مرا عاشق خودت کردی ، همینگونه مرا اسیر عشق و محبتهایت کردی از وقتی آمدی ،

آمدنت برایم یک حادثه شیرین در زندگی ام بود،

گرچه میترسیدم از پایان راه اما همسفرت شدم تا اینجا که رسیده ایم در کنار ماه.

چقدر برای داشتنت سختی کشیدم ، چقدر با دلتنگی هایت سر کردم و اشک ریختم ،

چقدر لحظه شماری میکردم که تو مال من شوی ، حالا مال من هستی و من بی نیاز ،

برای داشتنت شب و روز کارم شده بود راز و نیاز  نگاهم مال تو هست ، دلم گرفتار تو است ،

من تو را دارم و به هیچکس جز تو نمی اندیشم مال من هستی و همین است که من زنده هستم ،

در قلبم هستی همین است که همیشه شاد هستم جنس نگاهت درخشان بود

که قلبم عاشق چشمانت شد، و اینگونه همه روزهایم فدای یک روز با تو بودن شد،

و حالا میخواهم تمام عمرم را فدای عشق بی پایانت کنم.

تو مثل و مانندی نداری ، تو فرشته ای و در قلبت جای تاریکی نداری

تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی.


تا ابد شدی مرحمی برای قلب تنهایم

با تو دیگر عشق قصه نیست ، لحظه هایم مثل گذشته سرد نیست
با تو زندگی ام زیر و رو شد ، حال من از این رو به آن رو شد
با تو گذشتم از پلهای تنهایی ، رسیدم به اوج آسمان آبی
عطر تو میدهد به من نفس ، با تو رها شدم از آن قفس
آمدی و گرفتی دستهایم را ، باور ندارم با تو بودن را
میدهد به من هوای عشق نفسهایت ،میدهد به من شوق زندگی گرمی دستهایت
بپذیر که دنیای عاشقانه ما همیشگیست ، عشق در قلب من و تو ماندنیست
هر چه دلم خواست همان شد و اینگونه شد که دلم عاشقت شد
مرا در زیر سایه قلبت جا دادی و همین شد که قلبم به عشقت پناه آورد
آری با تو دیگر عشق قصه نیست ، حقیقت است این روزها و لحظه ها
حقیقت است که دوستت دارم ، حقیقت است که با تو هیچ غمی ندارم
حقیقت است که دنیا را نمیخواهم بی تو ، مگر میشود این زندگی بدون تو؟
در آغوش تو ، محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، میمیریم برای هم ، مینیشنی بر روی پاهای من و میبوسم لبهایت را
….
با تو بودن همیشه تکراریست برای تپشهای قلبم ، با تو بودن همیشه تکراریست برای اینکه حس کنم عشق چیست و عاشق تو بودن چه لذتی دارد
چه اتفاق زیبایی بود تو را دیدن ، چه حادثه شیرینی بود تو را داشتن
با تو بودن همین است ، اینکه تا ابد شدی دنیایم ، اینکه تا ابد شدی مرحمی برای قلب تنهایم
قلبی که دیگر با تو تنها نیست ، درهای قلبم دیگر برای کسی باز نیست ، تا همیشه بسته شده بر روی تو ، بمان و بمان ای که تنها عشق من هستی تو


فطر آغاز است نه پایان

صبح که با عود و اسپند عید به سراغم آمد، تنم روشن‏تر از همیشه به استقبالِ خدا رفته بود؛ یا نه، خدا با آن لبخند همیشگی‏اش که جان مشتاقِ مؤمنین را نوازش می‏دهد، مرا به خود خوانده بود.

پاهایم طوری در مصلا می‏رفتند که انگار از آنِ خودم نبودند. در شادیِ سرزنده ارواحی به وجد آمده بودم که یک ماه، در بزرگ‏ترین ضیافتِ آسمان، رنگ و روی ملکوتی‏شان گُل کرده بود.

نماز عید فطر را که تکبیر گفتند، بعد از آن صف‏های طویل که از جنس بلوری‏ترین آدمیان بسته شد، ملائک بودند که تا هفت آسمان قامت می‏بستند.

در نمازی چنین باشکوه، آن لحظه که دست‏هایم به دستگیره شفاف قنوت آویخته بود، گویا بهشتی‏ترین دقایقم، بر گستره زمینِ خاکی می‏گذشت! با نوای موزون جنتیان می‏خواندم؛ با کلماتی که در ناب‏ترین لحظه ایمان، تراوش کرده بودند: «أللَّهُمَّ أَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ، وَ أَهلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ...».

حس می‏کنم سبک شده‏ام؛ یک ماه پرواز در باغ ملکوت، یک ماه شست‏وشوی روح، یک ماه در محضر دوست بودن، شرایط پرواز را مهیا کرده است.

حس می‏کنم خودم را می‏فهمم و خودم را پیدا کرده‏ام.ایمانم به ادامه و ثبات قدم در این مسیر عشق تو به اندازه ای است که جان ناقابلم تحفه ناچیزی است پیشکش وجود نازنین معشوقم


یک عشق جاودانه و صادقانه

بشکن فاصله ها را ما در قلب همیم ، بین من و تو تنها یک قلب است که نیمی از آن برای تو و نیمی از آن وجود من است .
بین من و تو هیچ فاصله ای نیست ، ما عاشقانه ادامه میدهیم ، هیچ سدی بین راه ما نیست
 .
بشکن فاصله را با لبخندی دوباره ، برایم بخوان مثل گذشته آواز عاشقانه
.
چرا دلگرفته ای؟ چرا در غم تنهایی نشسته ای؟ بشکن این لحظه های دلتنگی را، ببوس دوباره عکسهای یادگاری را ، حس کن مرا در قلبت ، آیا دگر فاصله ای بینمان احساس میکنی؟
وجود تو را در قلبم حس میکنم ، همیشه احساس میکنم که در کنارمی ، آنگاه که گرمی حضورت را در قلبم حس میکنم ، می تپد قلبم به عشق گرمای وجودت
.
اینک من نیز حس میکنم به یادمی ، حالا که من به یادت ستاره ها را میبینم ، تو عکس مرا در آغوشت گرفته ای و با آن درد دل میکنی
 .
بشکن فاصله ها را ، ما یک قلب
  عاشق در دو سینه ایم ، همیشه با هم و همیشه به یاد همیم ، اگر حس کنیم میتوانیم در کنار هم نیز باشیم ، بشکن این لحظه های انتظار را ، منتظر چه هستی ، دیگر چه میخواهی ، من هستم و تو هستی و یک عشق جاودانه و صادقانه.
بشکن آن بغض دیرینه را ، برای آخرین بار بگذار اشکهای دوری و دلتنگی از چشمانت سرازیر شود ، دلت را خالی کن ، با لبخندی دوباره شادی هایت را همیشگی کن
.
بشکن فاصله ها را ، ما اگرچه در کنار هم نیستیم ، اما اینجا به عشق هم زنده ایم که این زیباترین لحظه عاشقانه است
.


میدانستم که اگر قلبم را بشکنی ، خودت خواهی شکست

دوستت دارم ای عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام ، تو را میخواهم ای تو که آنقدر دور شده ای از من که دیگر نمیبینمت ، و این قلب من است که شاید حسرت داشتن تو را برای همیشه داشته باشد!
دوستت دارم ای تو که هر چه فکرش را میکنم برای من ، برای قلبم و احساسم مثل و مانندی نداری
و می آیم به سویت ، دنبال میکنم عطر و بویت ، پا میگذارم جای قدمهایت ، تا شاید در این راه دوباره همسفرم شوی ، دوباره نفس بدهی به تنی که آنقدر رفته که بی نفس است
 !
نمیخواستم هرگز در راه عشق تو بسوزم ، دلم میخواست با تو بمیرم ، با تو بروم به سوی روشنی ها
دوستت دارم ای پاکترین لحظه ی زندگی ام ، دور از تاریکی ها ، فرار از هوس ها ، لذت تو را داشتن و لذت آنچه در این دنیا هیچ چیز بالاتر از آن نیست
 !
با ارزش تر از تو نیست در این دنیا ، بعد از تو هیچکس نیست جز خدا
 !
تو که رفتی ،من احساس تنهایی نمیکنم ، تو در قلبمی من این جرم شکستنت را شکایت نمیکنم
!
ای تو که در قلبمی ،میدانستم که اگر قلبم را بشکنی ، خودت خواهی شکست ، قلبم را جدا از خودم دانستم، شیشه ی وجودم شکست ، غمها را خودم کشیدم و همه چیز به خیر گذشت
 !
دوستت دارم ای عاشقانه ترین شعر زندگی ام ، و مینویسم برای تویی که حتی اگر خاطره شوی همیشه جایت در قلبم میماند ، اگر برای همیشه رفتنی شوی ، همیشه برایت میمانم
!
میمانم تا فکر نکنم نیستی ، به خیال اینکه شاید بیایی ، به خیال اینکه شاید سری به قلبم بزنی و حالی از دلتنگی هایم بپرسی
!
حال و روز مرا نمیبینی ، این لحظه شماری ها را نمیبینی ، من هنوز دنبال توام ، هنوز هم در پیچ و خم جاده زندگی چشم انتظار آمدن توام
 !
دوستت دارم ای تو که نمیدانم کجایی ، یادی از من میکنی یا در حال فراموش کردن مایی
!
نمیدانم ،میدانی که دوستت دارم ، یا شاید این حس را تنها من به تو دارم
….!


پرستوی مسافر من کسی که شب و روز به یاد ته، منتظرته

بمان در این قلب بی طاقت و نرو.

بمان در این قلبی که مدتهاست در جستجوی عشقی مانند تو بوده.

نرو ، و این قلب مرا دوباره نشکن.

تو را به آن خدایی که می پرستی مرا تنها نگذار و قلب مرا در به در این دنیای بی محبت نکن.

اگر راضی به این همه اشک هایی که برایت ریختم نیستی ، دوباره برایت اشک می ریزم ، اشکهایم بی ارزش است به خاطر تو جانم را فدایت میکنم، تنها تو را به آن خدایی که می پرستی نرو و مرا تنها نگذار عزیزم.

این قلبی که عاشق تو است را تنها نگذار و قلب مهربانت را به کسی جز من نسپار.

دلم میخواهد ، آن قلب مهربانت تنها برای من باشد ، برای منی که تنها کسی هستم که اینهمه از ته دل تو را دوست می دارد.

کسی که شب و روز به یاد تو است و از یاد تو لحظه ای نیز خواب به آن چشمهای خیس و خسته اش نمی آید.

کسی که از یاد تو و فکر تو بیرون نمی رود و بمان در این قلب بی طاقت و نرو.

کسی که از یاد تو و فکر تو بیرون نمی رود و تمام لحظه ها نام مقدس تو را در زیر لبانش زمزمه میکند! نمی توانم فراموشت کنم ای تو که مرا عاشق خودت کردی.

نمی توانم فراموشت کنم ، با اینکه می دانم روزی فراموش می شوم.

بمان و از کنار من نرو ای عشق ، ای کسی که جانی دوباره به من دادی و زندگی دوباره به من بخشیدی و مرا دیوانه آن قلب مهربانت کردی.

چگونه می توانم شیرینی آن بوسه هایت را ، گرمی آن آغوش مهربانت را ، لطافت آن دستان عاشقت را از یاد ببرم! چگونه می توانم آن لحظه ای که در آن عهد بستیم که تا آخرین لحظه نفسهایمان در کنار هم باشیم فراموش کنم!چگونه می توانم ان لحظه ای را فراموش کنم که سرت را بر روی شانه های من گذاشته بودی و درد دلهای عاشقانه را برای من میگفتی و من نیز بر لبانت بوسه میزدم و میگفتم خیلی دوستت دارم عزیزم؟ چگونه فراموشت کنم تو را.

نرو از کنار من ای عشق ، با من بمان تا آخرین نفس ، تا به همگان ثابت کنیم معنای واقعی عشق چیست.به خاکت می افتم ، التماست میکنم ، اگر میخوای جانم نیز فدایت میکنم ، تنها تو را به آن خدایی که میپرستی نرو ! قلبت را به من بده تا برای همیشه نزد خود نگه دارم و با خون عاشقی و عطر نفسهایم آن را زنده نگه دارم عزیزم.

تو ستاره ی درخشان شبهای منی

گرچه فاصله ای بین ماست ، اما ما همیشه در کنار همیم.
گرچه فاصله بین ماست ، اما ما همیشه به عشق هم زنده ایم
.
اگر از تو دور میشوم ، هیچگاه از تو خسته نمیشوم
 .
اگر ما دور از هم خواهیم بود ، اما همیشه در قلب هم زنده خواهیم ، همیشه در کنار هم هستیم حتی نزدیکتر از دو عاشق که در آغوش همند
.
مدتی از تو دور خواهم بود ، اما به عشق تو لحظه هایم را سپری میکنم ، و همیشه میگویم که دوستت دارم و خواهم داشت
 .
چند صباحی را منتظر بمان ، با کوله باری از محبت و عشق به سوی تو می آیم
.
اگر چه تو را نمیبینم ، اما تو ستاره ی درخشان شبهای منی
.
شبها به آسمان قلبم خیره میشوم و با تو درد دل میکنم
.
گرچه فاصله ای بین ماست ، اما ما در قلب همیم ، همیشه با هم و همیشه به یاد همیم
.
حس کن مرا درون قلبت ، این زیباترین لحظه عاشقیست ، دیدن مهم نیست ، مهم این است که به عشق هم زنده ایم
.
لحظه های زندگی میگذرد ، ما عاشقانه به عشق هم زندگی میکنیم و میرسد روزی که انتظار ما به پایان میرسد
.
هر جا که باشم ، دوستت دارم ، هر جا که باشی به یادت هستم ، تو دنیای منی ، هر جای دنیا باشم ، با تو هستم عزیزم
.