-
اشک دیده
چهارشنبه 20 خرداد 1394 22:40
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت مگر که نامۀ بیچارگان؛ جواب ندارد؟
-
خویشتنداری
چهارشنبه 20 خرداد 1394 07:55
سکوت میکنم و عشق، در دلم جاری است که این شگفتترین نوع خویشتنداری است
-
دوباره بودنت جاودانه ام میکند
سهشنبه 19 خرداد 1394 13:39
... و باز چشمهایم را میبندم ... دستهایت را میگیرم ... و تو دستهایم را نوازش میکنی ... دیوانه میشوم برای چشیدن طعم لبهایت ... بیتاب میشوم برای فرو رفتن در آغوشت ... و میخواهم دستانت را که محکم مرا میفشارد ... و باز نفس در سینه ام حبس میشود ... صدای تپش قلبت گوشم را مینوازد ... وای از شعله ی عشق چشمانت که بی قرارم میکند...
-
فدای تو مهناز عزیزم....
دوشنبه 18 خرداد 1394 21:04
دستم رو تو دستای تو میذارم.... چه احساس خوبی دارم... دیگه تنها نیستم و میدونم یکی دیگه به جز خودم هست که به من فکر میکنه... دلم آروم میگیره... چون کسی در کنارم هست که به من عشق می ورزه،منو دوست داره و همیشه در کنار من میمونه.... عزیزم منم به پاس این محبت و دوست داشتنت عشق پاکم رو نثار وجودت میکنم.... فدای تو مهناز...
-
خدا کسی رو دوست داشتنی تر از تو آفریده؟
دوشنبه 18 خرداد 1394 13:40
عزیزم خوشحالم از اینکه بعد از سه سال که از عشقمون میگذره هنوزم برای اومدنت لحظه شماری میکنم تا تو بیای و من با تموم وجودم در آغوش بکشمت ... خوشحالم که بعد از این همه مدت هنوزم روزی چند بار اس میدی و میگی عزیزم دلم برات تنگ شده،آره عزیزم واقعا ًخوشحالم که حرف های بعضی ها به حقیقت تبدیل نشد و ما عشقمون عادی نشده؛به نظرت...
-
خیلی دوستت دارم
دوشنبه 18 خرداد 1394 09:10
عشق رو با تو می شناسم ، زندگی رو با تو زیبا می بینم و اگه گهگاهی چند خطی می نویسم به عشق توست و اگه نفس می کشم و زندگی میکنم به خاطر وجود تو هست هم نفسم.... ای تو که منو عاشق خودت کردی ، نمی دونی که چقدر دوستت دارم... نمی دونی که با تو چه آرزوهایی تو دلم دارم... اگه از عشق می نویسم،به عشق توست،و با وجود تو عشق برای من...
-
عشق ابدی من همیشه کنار من باش....
یکشنبه 17 خرداد 1394 23:07
از همون اولین نگاه که چشامو به چشات دوختمو بهت خیره شدم عشق ابدی رو تو چشات پیدا کردم و فهمیدم که ما با هم میتونیم چقدر خوشبخت و خوشحال باشیم و الان که از اون نگاه بیشتر از سه سال میگذره،تا حالا با هزاران نگاه به تو خیره شدم و الان که دارم به تو نگاه میکنم همون عشق اول رو میبینم و هنوز تازگی و طراوت نگاه اول تو چشات...
-
گرمای عشق
یکشنبه 17 خرداد 1394 14:41
گرمای تابستون مثل گرمای عشق میمونه و تموم عاشقان رو یاد روزای عاشقونه در کنار عشقشون میندازه،لحظاتی که گرمای وجود دو عاشق به اونا امید زندگی و لذت و شادی میبخشه،زیرا اگه عشق نباشه و عاشق و معشوق در کنار هم نباشن زندگی معنا نداره... عاشق کسیست که همیشه به فکر عشقش باشه و بیشتر از آنکه برای خودش بخواد سعی در آرامش و...
-
مهناز
یکشنبه 17 خرداد 1394 14:36
به سمت من که می آیی شبیه ماهی ای می شوم که از شادی در تنگ خودش نمی گنجد می پرد بیرون، و در هوای تو غرق می شود ! آهنگ مهناز از آلن
-
روزگارم یلداست !
شنبه 16 خرداد 1394 13:38
به گمانم تو اگر بودی و این فاصله ها کمتر بود ، آسمان آبی تر ! حالِ من بهتر بود ، روزگار است دگر ! نه به صبحش امید ! نه دلِ شب زده ام آرام است آنچه هست ، تلخی و دلواپسی و اندکی از ذوق نوشتن ! که درونم مانده … روزگارم یلداست !
-
میفهممت تا بفهمی
شنبه 16 خرداد 1394 09:13
میدانم نیمه شب که فکر میکنی خوابیدهام به پاتوقِ مجازیمان سر میزنی این نوشته را همانجا می گذارم تا بفهمی میفهممت تا بفهمی به حرمتِ آمدنت هیچگاه صندوقِ دلخوشیِ پنهانمان را خالی نخواهم گذاشت مخصوصا شب هایی که دلگیر از من می روی مطمئن باش که نیمه شب شعری برای دلجویی از تو در صندوقِ دلخوشیِ پنهانمان خواهی یافت...
-
من مینویسم
جمعه 15 خرداد 1394 14:45
بس که صدا نزدی اسمم را “ جانم” ی که برایت کنار گذاشته بودم ، گندید! من مینویسم و تو نمیخوانی ! اما مخاطب که تو باشی ... مدیونم اگر ننویسم هیچ قهوه ای نمی تواند چشمان مرا باز نگه دارد خواب که هیچ ... میخواهم بمیرم وقتی نباشی
-
ای منجی شقایق های آتش گرفته
چهارشنبه 13 خرداد 1394 20:52
تمام مهرهای جمکران را بوسه خواهم زد که شاید ردی از پیشانی ات سهم لبم باشد
-
گوش کن...به صدای خسته ی من
چهارشنبه 13 خرداد 1394 09:12
این روزا سخت تر از اونه که باور کنی ... مگه میشه با یه خاطره سرکنی... ممکن است به آرامی راه بروم اما هیچگاه عقب نخواهم رفت؛
-
تو که برای ماندن نیامده بودی چرا اینهمه دل دل کردی؟.....
سهشنبه 12 خرداد 1394 14:46
حکم دل بود،حاکم هم تو بودی.همان اول گفتی دل نداری بازی نکن..گفتم دلدار که تو باشی،باختن مزه دارد . خوب میدوانستی من همان قمار باز ناشی دلم که هی وسط بازی باید تکرار کنی آن ورقی که توی دست داری آس است نه گیشنیز!آست را رو کن به وقتش...نگهش داشتی برای کی؟می دانستی بازی نمی دانستم..تک دلم را گذاشتم وسط بازی..میدانستی...
-
تو را "عشق من" خطاب خواهم کرد.
یکشنبه 10 خرداد 1394 12:50
عشق من عاقبت یکروز،بدون انکار، تو رو "عشق من" خطاب خواهم کرد . روزی که حقیقت آشوب قلبم در برابر عظمت لبخندت،بر همگان آشکار شود، روزی که این دل پرده از چهره گشاید و بی واهمه،تو رو صدا کند ... " عشق من"،بی شک آن روز می رسد ...
-
به تو از تو مینویسم
شنبه 9 خرداد 1394 09:45
امشب، یهو یادت افتادم وقت نماز.چون جای خالی تسبیح و توی جانماز دیدم! درست گفتند..."بگذار صندوقچه ات پر باشد که اگر خالی شود جا برای نشانه های پی در پی باز میکند". کاش میتونستم خیلی زود تسبیح رو برگردونم به جا نماز...
-
یک شب دلگیر، یک سکوت سرد ، تنها ، بی کس ، بی نفس!
دوشنبه 17 فروردین 1394 13:35
یک شب دلگیر، یک سکوت سرد ، تنها ، بی کس ، بی نفس ! باد سرد زمستانی در بهار ی ک خزانی بود در 29امین بهار زندگی من بر گونه خسته و خیس من می وزید …. دلتنگ بودم ، به گذشته هایم می اندیشیدم و اشک می ریختم …. اشکهایی که از سرما بر گونه من یخ میزد ….. قدم میزدم و به آینده فکر میکردم … . دلم تنگ بود و آرزوهایم سرد ! هم صدای...
-
12 فروردین،ولنتاین امسال ما
چهارشنبه 12 فروردین 1394 09:30
تو را دوست میدارم ، به خاطر دلتنگی ها؛انتظار ها ، به تو رسیدن تو برای من یک روز عشقی؛روزی که میفهمم با تمام وجودم تو را دارم و این روز در امسال خواهد بود ان... تو را دوست میدارم ، به اندازه وسعت قلبم ، حس وجودم؛تو را دوست میدارم ، تا آنجا که دوست داشتنی است ، عشقی است، تو هستی ! تو را دوست میدارم ، به خاطر خودت ، به...
-
تو با باران آمدی و شستی غم را از دلم
سهشنبه 11 فروردین 1394 23:14
و این حکایت همیشه می ماند در دلها حکایتی بین من و تو و خدا که باران آمد و خدا آمد و تو نیامدی به رسم باران و این هوای بارانی ، میشکنم بغض دلتنگی ها را باران است و دلم تنگ ، حس من بیش از گذشته پر رنگ میخواهم بگویم امشب در این شب قشنگ تو با باران آمدی و شستی غم را از دلم بگذار از دلم برایت بگویم گلم که این آسمان همنوا...
-
امسال سال تو است
دوشنبه 10 فروردین 1394 21:23
از پاییز برگ ریزان که از بهار نیز زیباتر بود تا زمستان خاطره ای از پاییز بهاری از آن خش خش برگهای درختان تا بارش نم نم باران یک دنیا خاطره برجا مانده و امروز یادگاری از پاییز و زمستان به جا می ماند . بهار من که گذشت ، بهار ما آمد. بهار عمر من پاییز بود که گذشت ، این بهار ، بهار زندگی من است . بهاری زیباتر از دیروز که...
-
خدایا
شنبه 2 اسفند 1393 12:43
خدایا : به من آموختی از تو بخواهم که مرا از نعمت هر دو جهان بهره مند گردانی و از شکنجه آتش دوزخ نگاهداری آموختی که بخوانمت چرا که تو بسیار شنونده دانایی ..................................................................... .........................................................
-
سپید و سیاه...
جمعه 1 اسفند 1393 17:20
سنگینی واژه ها بر تنم زخم میزنند در اندیشه خیالی نو سپید ، سیاه تلخ ، شیرین مچاله میشوم در خاطرات...
-
مثل تو بودن خوب نیست
پنجشنبه 30 بهمن 1393 14:26
مثل تو بودن خوب نیست مثل تو شدن بدتره ************************* کلامت پر از نشانه ست دروغ نمیگن برخلاف ظاهر آراسته ت !!! شاید محرم اسرارت نباشم اما ، اما، اما در درونت انگار کسی فریاد میزند .................................... حال عجیبی دارم ، از درکش عاجزم...
-
حصر زمان...
چهارشنبه 29 بهمن 1393 19:19
میخواهم شعری بنویسم شعری از زمان زمانی که مرا به حصر نکشیده باشد و تو در ان نگنجیده باشی که هیچکس ترا در لابلای خیالم لمس نکند ! بنویسم .... از آن ساعت شنی که لحظات مرا آرام آرام از درون محفظه ای مملو از تقدیر دانه دانه تقسیم نکند و من در حسرت بُعد پنجم خویش نظاره گر بازی تقدیر نباشم
-
در حسرت فرزند
سهشنبه 28 بهمن 1393 20:15
مدتیست که روی ماه تو را ندیده ام ، دلم برایت تنگ است در این مدت تنها از دلم شکایت شنیده ام . دلم بهانه ی تو را میگیرد ، تو را میخواهد ، و تنها نیازش دیدن دوباره ی تو است . کاش فرا رسد لحظه دیدار ، خسته شدم از این انتظار ، چگونه آرام کنم این دل بیقرار؟ دلم تو را میخواهد ، دلم برایت تنگ شده ، چشمهایم ، چشم انتظار دیدن...
-
هیچکس باور نخواهد کرد که رگ های عاشقت به جای نبض بغض دارند
دوشنبه 27 بهمن 1393 22:06
بسم الله الرحمن الرحیم هوالقاضی و هوالمحبوب سلام عشق من صبحت بخیر تاویل آیه ی لتسکنوا الیه فیها(این آیه را بهترین تعبیر برای وجود تو در زندگی سراسر رنج خود یافتم) شاید دیشب بعد از آن اسفند کذایی،بدترین شب زندگی من البته زندگی من نشیب زیاد داشته اما آن زمان من شکست عشقی نخورده بودم و توانم بیش از این ها بود نمیدونم چرا...
-
مرگ همه آرزوهای من
یکشنبه 26 بهمن 1393 21:12
مدتها بود که در پی تو بودم ، لحظه ها را میشمردم ، منتظر آمدنت بودم . مدتها بود قلبم رنگ محبت و عشق را ندیده بود، تنها بود اما از تنهایی لحظه های خوشی ندیده بود . روزها بود که چشم انتظار مینشستم ، غروب می آمد و به انتظار طلوع مینشستم . تو همان طلوع دوباره در آسمان تیره و تار قلبم هستی ، یک طلوع همیشگی ، بی آنکه غروبی...
-
ولنتاین
یکشنبه 26 بهمن 1393 13:51
عاشق که باشی هر روزت ولنتاین است ... هر روزت نوروز است ... بی توقع میبخشی آنچه را که او دوست میدارد ... نه عروسک خرسی نیاز است و نه شکلات ... او قلب تو را میخواهد که لبریز از محبت خالصانه باشد ... عاشق که باشی نیازی به ماشین حساب و جمع و تفریق کردن میزان پول جیبت برای احیاناً خریدن کادو نیست ! فکرت را هم درگیر چی بخرم...
-
تنها خواسته من از تو برای زندگی
شنبه 25 بهمن 1393 23:48
عهد بسته ام از همان روز اول قبل از اولین تماست در آن صبح فراوش ناشدنی برای من،تا چشمانت را دیدم دلم لرزید ! تا تو را دیدم دیگر چشمهایم جز تو کسی را ندید ! پرنده ی تنهایی از قفس دلم پرید ... قلبم صدای تپشهای قلبت را شنید ، سرنوشت لبخندی زد و گفت شما عاشقید ! قلبم دوباره به لرزه افتاد ، قناری عشق ، ترانه عاشقی را سر داد...