عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

تو مال منی و من از همه کس بی نیاز مانده ام

وقتی تو مال منی ، وقتی در لحظه های دلتنگی در کنارمی ، دیگر چه آرزویی داشته باشم از خدا

وقتی عاشقانه مرا میخواهی ،همیشه و همه جا هوای مرا داری ، دیگر چه  بخواهم از این دنیا

من در این دنیا هستم و تو در کنارم ،این همه عشق است در برابر چشمانم...

وقتی  گلی مثل تو در باغچه دلم شکفته ،یک گلستان است که در دلم نهفته و اینجاست که عطر حضورت همان هوای نفسهای من است ، و با این نفسهاست که عاشق مانده ام ، عاشق تو ..

تو مال منی و من از همه کس بی نیاز مانده ام

وقتی در لحظه های خواستنت تو را در کنار خودم دارم ، تویی که همیشه در قلبمی و میتپی برای عشقمان

تو در خانه عشقمی و من تکیه گاهت ، عشق من  خیلی میخواهمت...

 این تو بودی که به من عشق دادی ، نفس دادی ،این تو بودی که معنای زندگی را به من یاد دادی،این تو بودی که با محبتهایت بی دریغت مرا عاشق کردی ، مهربانی هایت مرا اسیر دلت کرد...  باور میکنی

این تو بودی که مرا به اوج بردی ،دستانم گرفتی و مرا تا آنجا که هر دویمان آرزو داشتیم بردی

وقتی یکی مثل تو را دارم ،همیشه شاد میمانم

ما هر دو از همه چیز گذشتیم تا رسیدیم به هم ، و میگذریم تا برسیم به قله عشق با هم...

با هم در کنار هم ، مثل همیشه ، همیشه عاشق هم!

خیلی دوست دارم عشق من...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد