عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

با چه رویی به خدا بگویم غم دارم؟! وقتی، تو را دارم….

عشق اول هیچ وقت فراموش نمیشه چون اولین حسه که تنهاییتو پر کرده چون قلبت اولین تلنگر رو خورده مثه روز اول مدرسه هیچ کس اولین روز مدرسشو فراموش نمی کنه. پس خودتونو اذیت نکنین می گویند آدم شوآدم شدنی که تو در قوانینش نباشی را می خواهم چکار بگذار همین قاسم بمانم…!. آغوش بالشتدست های عروسکشانه ی دیوارنگاه اینهخنده ی نقاشی شده توبگو دیگر چطور دلم را گول بزنمطفلک فک رمی کند تو را دارد…!رواندازم را با دستهایم ،شبیه دستهایت درست می کنممی دانم،شبیه شبیه نمی شوداما آرام می شوم وقتی محکم می گیرمش درد می کشماما تو بخنددیدن غصه ات غم بزرگ تریست برای خودش..طاقتش را ندارم…!کنارت صدایم قطع می شودوقتی چشمانم التماس میکنند که بگذارم جور تمام حرف های ناگفته را تنها به دوش بکشددیوانه خطابم می کنند. وقتی بی هوا میان گریه هایم بلند بلند می خندمتورا حس می کنم که باز هم می خندانیموچه خوب است این دیوانگی…!چشمانت را نبندالتماست می کنمامروز حتی یکبار هم نگاهم نکرده ایخدایا اعتراف کن بین خودمان می ماند…!چه کسی را کنارت داری که می گویی تنهایم ولی بی نیازمچشم می گزارم و ثانیه هارا می شمارمبیا دست بگزار به خدا قسم نزدیکت نمی شومخودت میدانی گرگی نیستم که سوختنت را ببینمفرشته هاهم حسادت می کنندوقتی از تو، برای خدا می گویممی دانی،جهنمی است دنیا بدون تواگر قراراست بهشت هم بی تو باشد،راضیم به همین جهنمبه خدا جهنم بزرگتر نمی خواهممی دانی،جهنمی است دنیا بدون تو اگر قراراست بهشت هم بی تو باشد،راضیم به همین جهنمبه خدا جهنم بزرگتر نمی خواهملبخندت را نشانشان ندهمن، خنجرشان را از پشت می بینم .لبخندت را نشانشان نده من،خنجرشان را از پشت می بینم. صدایم که میزنی….نه صدایم نزن،نمیدانم با کدام صدا جوابت را بدهم ستاره های دیگر را خاموش کن….آنقدر می درخشی که چشم دیدنشان را ندارمسرش دادبزن…!قلبم را می گویم. مهربان که نگاهش کنی،با بهانه هایش عذابم می دهد جای کوه،برایت جان می کنمتوفقط بمان. نگونفس بکشنفس کشیدن هوا می خواهدمگر نمی دانی قلبم به جز هوایت،باهیچ هوایی نمی سازد ستاره ها دورت حلفه می زنند وچشمک بارانت می کنند و تو باز هم از آن لبخندهایی می زنی که دلم را می لرزاندمی دانی ماه منبی چشمک از روی زمین زیباتر دیده می شویستاره ها دورت حلفه می زنند و چشمک بارانت می کنند و تو باز هم از آن لبخندهایی می زنی که دلم را می لرزاندمی دانی ماه منبی چشمک از روی زمین زیباتر دیده می شویبا چه رویی به خدا بگویم غم دارم؟! وقتی، تو را دارم….


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد