عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

بدجور دلم هوای تو را کرده است

گر می بینی که زنده ام ، نفس می کشم ، تنها به خاطر وجود تو است
اگر می بینی شادم ، خندانم ، با وجود اینکه اینهمه غصه در دل دارد ، تنها به امید بودن تو است
….
اگر می بینی آرامم ، بی تابم ، سر به زیر ، ساکت و گوشه گیر ، فقط به خاطر عشقی است که از سوی تو در دلم نشسته است
….
اگر دیدی گریانم ، خسته ام ، شکسته ام ، پریشانم ، بدان که بدجور دلم هوای تو را کرده است و دلم دیگر طاقت دوری تو را ندارد
!
اگر دیدی نیستم ، نه صدایی و نه خبری از من نیست بدان که از عشق تو مرده ام ، آری از عشق تو مرده ام عزیزم
….


پی نوشت:

مرسی خانم بابت دیروز. دوستت دارم؛ دیروز خیلی حالم بد بود مجبور شدم برم دکتر؛ سردردهای میگرنی و فراموشی های مکرر و افسردگی بی سابقه من رو به مطب دکتر کشوند. ی سری آزمایش برا امروز نوشت که احتمالا عصر برم آزمایشگاه و بعدش هم شب برم پیش دکتر. واقعا برام خیلی غیر قابل تحمل شده بود و تو این اثنی سرماخوردگی هم شده بار روی بار


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد