عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

یک عمر گریه و زاری کردی حالا بیا و شادی کن

یک عمر تشنه بودی حالا بیا  واز چشمه عشق جرعه ای آب بنوش.
یک عمردر جاده زندگی تنها بودی حالا بیا و با عشق همسفر شو
.
یک عمر غصه در دلت جوانه زده بود حالا بیا و دانه مهر و محبت عشق را در دلت بکار تا گل محبت و عشق در دلت بروید
.
یک عمر ناامید بودی از زندگی ، و اینک بیا و راه امید به زندگی را با همسفرت بپیما.یک عمر درد و رنج کشیدی و اینک بیا با عشقت شاد باش و بهترین لحظه هارا سپری کن تا درد و رنجهای گذشته ات از یادت فراموش شود
.
یک عمر گریه و زاری کردی حالا بیا و شادی کن
.
یک عمر لحظه های بی عاطفه
  و بی خاطره را پشت سر گذاشتی حالا بیا و بهترین و پر خاطره ترین لحظه های زندگی ات را ادامه بده.
یک عمر غصه ودرد و تنهایی ، یک عمر عاشقی و محبت و خوشحالی
.
با آمدن عشق زندگی برایت پر از خاطره خواهد شد پر از عاطفه خواهد شد
.
با آمدن عشق، طلوع زندگی ات دیگر تیره و تار نیست رنگ دیگری است رنگ زندگی است.پس بیا و از این لحظه های عاشقی بهره ببر
.
بیا عاشق باش تا دیگر گذشته تلخت را فراموش کنی
.
بیا تا دنیا به شمارش معکوس خود نرسیده با عشق باش و این چند صباحی که از عمرت باقی مانده با عشق باش ، باعشق صفا کن
.
به عشقت پایبند باش و تا پایان راه با عشقت باش
.
عشقت را از ته قلب دوست داشته باش و درهای قلبت را برروی هر عشقی باز نکن!بیا با عشق باش و لحظه ای هم از آن دور نشو
.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد