عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

آنها فکر میکردند عشق در دلهایمان دیگر مرد اما این عشق ما بود که از آنها برد…

 ما که بارها در حال سقوط دوباره پرواز کردیم و در حال جان دادن ، دوباره جان گرفتیم.... همه در حسرت ما و اطرافمان پر از گرگ ، آنها فکر میکردند عشق در دلهایمان دیگر مرد اما این عشق ما بود که از آنها برد وجودی پر از محبت ، همه چیز برایمان مثل یک عادت!بوسیدن و ماندن ، و بی دلیل شعر تنهایی را زمزمه کردنو ما فاصله گرفتیم از سوختن ها و شکستن ها ، ما که هم سوختیم و هم بارها شکستیم ما که بارها در حال سقوط دوباره پرواز کردیم و در حال جان دادن ، دوباره جان گرفتیم همه در حسرت ما و اطرافمان پر از گرگ ، آنها فکر میکردند عشق در دلهایمان دیگر مرد اما این عشق ما بود که از آنها بردمعنی انتظار تو شدی ، معنی عشق تویی شدی که مدتها بهانه ی من بودی ، معنی دلتنگی هایم، اشکهای روی گونه هایم ، تمام اشتباهایمچه شبهایی گذشت با شنیدن صدای هم ، چه روزهایی رفت در انتظار رسیدن به هم ، و امروز این من هستم و تو و یک علامت سوال ، هنوز منتظر زندگی ام تا بگوید یک حرف حساب! در دلها خستگی و شکایت از زندگی ، به ظاهر باز هم گلایه و بهانه های همیشگی میگذرد ، میرود و میماند عشقمان جاودانه ، شاید آن حرف دلم پیش تو بماند محرمانه! هنوز عشقی به همان رنگ ، جدا از دروغ و نیرنگ ، به پاکی قلبت و زلالی اشکهایت ، نه از یاد میبرم محبتهایت را ، نه به دل میگیرم بی محبتی هایت ، تنها همیشه می نازم به این عشق پاکت!


زندگی



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد