عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

پا در ره عشق خانمم گذاشتم و الان آماج تهمت ها و طعنه ها شدم

میخواستم بنویسم ولی از چی نمیدونستم همیشه نوشتن هام اینطوریه  یه دلتنگی ساده وبعد نوشتن و سیاه کردن صفحه سفید دفتر یا صفحه وبلاگم یه سری به آرشیو نوشته هام زدم  و نظرات دوستانی رو خوندم که لحظه های خودشونو به من داده بودن و خیلی ها که خبری دیگه ازشون نیست  . مهمتر از همه مخاطب خاص نوشته هام رویای زیبای زندگیم،نفسم،همه کسم،....؛ میدونید زندگی همیشه در جریانه وما یه رهگذریم ، همیشه در راه رفتنیم و اگر هم ما نخواهیم که بریم زمان میبردمون .زندگی و تلاش تمام لحظه های ما برای رسیدن به هدفها و آرزوهایی که در سر داریم ، وگاه وقتی که تو سنگلاخها و پیچ وخمهای تاریک این زندگی گیر میکنیم یادمون میره که چی میخواستیم وزود ساز مخالف میزنیم ، کاش میتونستیم یاد بگیریم قدر لحظه هامونو ، قدر باهم بودنمونو بدونیم ومهربانانه رفتار کنیم .کاش میشد تو اون لحظه های خسته وتاریک این باور که ما میتونیم  وباید برای رسیدنمون تلاش کنیم و زحمت بکشیمو فراموش نکنیم واین باورو بیشتر بارورتر کنیم به امید روزی که لحظه هامون  پر ازعطر خواستن هامون بشه و وصال عشقمون برسه و با پا گداشتن بر همه مصلحت ها و نگاه های جامعه و اطرافیان، زندگی رویایی مون رو آغاز کنیم ، زمین در سیطره ماست و نیکی ها دانه های کاشته در زمین برای نمو کردن نیاز  به زیبایی دارد ، دلهای زیبا ، نگاه های زیبا و زیباتر از همه اینها خواسته ها ، هدفها وآرمانهای زیبا ومتعالی. تلاش ، هدف ورسیدن صعود تا قله ای که تنها در یک قدمی است همیشه رسیدن به تعالی آرمان ماست و اینکه بعد از آن چه میشود همیشه در قله ماندن و در اوج ماندن سخت تر از صعود کردن است همیشه خواستنم بیش از خواسته هایم بود و سعی بر این داشتم که با اندیشه نیک ونگاهی نو وتلاش وتوکل به تعالی برسم و این بود که پا در ره عشق گذاشتم و الان آماج تهمت ها و طعنه ها شدم و هیچگاه پشیمان نبوده و نیستم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد