عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

رویای من دوستت دارم

تنها برای توست این واژه ها را نمی گویم لحظه های بودنم را فریاد میکنم ثانیه به ثانیه تنها برای توست آهنگ لالایی چشمهای من تنها برای توست عمیق ترین نگاه با گرمترین بوسه تنها برای توست که آنجا پشت پرچین رویاها با من حرف میزنی میخوانمت و میخوانمت و میخوانمت تو و من ولحظه هایی که روزها را تبدیل به خاطره هامان می کنند و فردا روز دیگری است و خورشید عاشقتر از همیشه به گل آفتابگردان باغچه لبخند میزند........ و همیشه روح و جسمم از آن توست ، همیشه وهرلحظه؛ دوستت دارم و دلم برای عاشقانه هایمان تنگ شده.....وقتی فکر میکنم یه دنیا حرف دارم یه عالمه واژه تو هوای دلم صف کشیدن و من پر از تلاطم  خواسته ها  و نبودنها آی واژه ها همه جا به نوبت چه کنم واژه دلتنگی از تمام واژه ها سبقت میگیرد من و واژه هایم واین چشمهایی که تو را میخوانند همه هم قسم و همکلام شده اند لحظه هایم پر شده از حرفهایی که نمیدانم چگونه بگویم کاش خانمم......


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد