عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

تو را میخواهم.. کاش

تو را میخواهم ای غریبه آشنا کاش درد دلم را میدانستی کاش نگاه مرا به لبخند پنجره های ذهنت پیوند میزدی ای عزیز نجیب بدان بدان همیشه نمی شود زد به بی خیالی و گفت: تنهـــــــــــا آمده ام ٬ تنهـــــــا می روم... یک وقت هایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...کم می آوری دل وامانده ات یک نفر را می خواهد! یکنفر را که تمام بودنت هست میخواهی

تمام ناتمام من با تو تمام میشود فقط خدا میداند و من بی تو میمیرم از ناتمامی نیمه دیگر من کجایی؟ فقط خدا میداند ومن که من برای زندگی تو را بهانه کرده ام.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد