بیاد یک شهریور 92، تولد پارسالم افتادم که تو برام با اون همه استرس و مهمانهایی که رهات نمیکردن اومدی و بهم کادو دادی به یاد اون 15 دقیقه عاشقانه به یاد همه خوبی هایی که تو این مدت یه سال و چند ماه بهم ارزانی داشتی و همه بدی هام که ندیدی و امروز حتی یه پیام نیومد از طرف خانمی و حتی از صدات محرومم و این شد که متن زیر رو نوشتم :
"تولدت مبارک" چه حرف خنده داری چه فایده داره وقتی تو گل برام نیاری عجب شبیه امشب، داره می سوزه چشمام دورم شلوغه اما انگاری خیلی تنهام واسه چی زنده باشم جشن چیو بگیرم من امشبو نمیخوام دلم می خواد بمیرم تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم هوای خونه دلگیره تورو اینجا نمی بینم تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم هیچکی خبر نداره چقدر هواتو کردم چقدر دلم میخواد تو باشی "دورت بگردم" هیچکی خبر نداره دارم به زور می خندم نمیدونن چرا من چشمامو هی می بندم چشمامو من می بندم تا منتظر بشینم شاید تو این سیاهی بازم تورو ببینم تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم هوای خونه دلگیره تورو اینجا نمی بینم تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم