عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

دلم گرفته از آدمای این زمین خاکی

امشب از اون شبهای وحشتناکه!

از اون شبهایی ک یه بغض گلوم رو گرفته

دنبال یه بهونه هستم تا این بغض لعنتی رو بترکونم

دلم گرفته از آدمای این زمین خاکی

از آدمایی که فقط از دور قشنگ هستند



 

آدمایی که وقتی بهشون نزدیک میشیم میفهمیم اون کسی نبودن که نشون میدادن

دلم گرفته از آدمایی که میخواستن بهم نزدیک باشند ولی وسط راه جا زدند.

آخه فکر نمیکردند من اینجوری باشم.

توی تخیلات خودشون من رو یه جور دیگه دیده بودن حالا که فهمیدن من با خیالاتشون فرق  دارم تنهام گذاشتن

یه مدت هست خودم هم نمیدونم چه مرگم شده

همیشه از تنهایی بدم میومده

ولی هیچ وقت هم دلم نمیخواد خودم رو به کسی تحمیل کنم

واسه همین این روزا دارم اطرافیامو الک میکنم

بعضی وقتا تنهایی شرف داره به بودن کنار کسانیکه واست ارزش قائل نیستن

تنهایی شرف داره به اینکه خودتو به کسی تحمیل کنی

اون وقتا فکر میکردم تنهایی یعنی کسی کنارت نباشه ولی الان معنی تنهایی رو که عباس معروفی میگه با تمام وجود حس میکنم

اینهمه تو اینترنت و بیرون دوست و آشنا دارم ولی چه فایده وقتی هیچکدوم تنهاییمو پر نکرد

این روزا خودم دارم خودمو زجر میدم

با دور شدن از کسانیکه یه زمان نزدیکترین افراد بهم بودن

کاش آدما بهم نزدیک نشن

دور بودن از آدما خیلی بهتره تا نزدیک بشی و کم محلی ببینی

اطرافیام نقطه ضعفم رو پیدا کردن

میدونن وقتی جوابمو ندن و کم محلی کنند داغون میشم

و درست همین کار رو انجام میدن

خدایا کاش خودت این تنهایی رو واسم پر میکردی کاش نیاز به همنوع رو درونم نگذاشته بودی

کاش میشد بدون وجود این آدما زندگی کرد

خدایا کاش میشد منو زودتر ببری از پیش این آدمها

اونجا پیش تو حتی اگه توی جهنم هم باشم راحت ترم....

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد