عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

دریای آرامش

سلام دریای آرامش

خانومم همیشه در پی اون بودم که عمری مرحمم باشی و سادگی عشقت و نگاه پر از مهرت پناه خستگیم باشه. میگن جوینده یابنده است، ولی پاهای من خسته است من حتی با همین پاها میرم تا حدّی که جا هست هنوزم در پی ِ اونم، که اشکام و روی گونه ام با اون دستای ِ پرمهرت، پاک کنی و بگی جونم، بگی جونم گریه نکن، من اینجام. بگی تو احساس ِ من و میخوای،من اینجام ، خدایا عشق ِ من پاکه ، درسته که عشق ما از جنس خاکه. عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده خیییییییییلییییییییییی،مهنازم دلم خیلی برات تنگ شده،مهناز من،چیکار کنم؟چرا نمیتونم فراموشت کنم تو که دیگه سعی میکنی به من فکر نکنی تو که میخوای منو دوست نداشته باشی و میجنگی با خودت و دلت که از یادت برم، پس چرا من نمیتونم فراموشت کنم؟ مهناز یادته بهت گفتم قول بده که هیچ وقت اذیتم نکنی؟یادته بهت گفتم بهم قول بده که هیچ وقت تنهام نذاری،تو قول دادی ولی به قولت وفا نکردی.مهنازم وقتی دلم برات تنگ میشه چیکار کنم؟ با کی حرف بزنم؟ کی آرومم کنه؟ اصلا به کی میتونم بگم؟مهناز دلم تنگه هیچوقت فکرشو نمیکردم که تنهام بذاری وقتی دلم برات تنگ میشه چیکار کنم؟ چطوری خودمو آروم کنم؟مهنازم میدونی چند وقته ندیدمت؟میدونی چند وقته باهات حرف نزدم؟ای خدا دلم داره میترکه.تو این مدت خیلی اذیت شدم شاید باورت نشه ولی به خدا قسم پیر شدم.خرد شدم.مهنازم کاش الان منو میدیدی؟کاش میفهمیدی که چه حال و روزی دارم.مهناز به خدا چشمام درد گرفته از بس گریه کردم آخه من چیکار کنم؟ ای خدااااااااااااااااااااااااااااا.مهناز خدا هم جوابمو نمیده خدا هم مثل تو منو دوست نداره.



 

عزیزم نمیدونی چقدر دلم تنگه الان چند هفتست قلبم درد میکنه چند شب پیش حالم خیلی بد شد تا حدی که فکر میکردم میمیرم ولی نمردم کاش میمردم.بدون تو این زندگیو نمیخوام من فقط تو رو میخوام کاش باهام حرف میزدی.مهناز عزیزدلم کاش باهام حرف میزدی کاش میفهمیدی که من چقدر دلتنگتم کاش خدا بهت بفهمونه خدایی که 4 ماهه بهش التماس می کنم که تو رو بهم برگردونه ولی......مهناز جواب دل شکسته منو کی باید بده مهنازم جواب اشکای منو کی باید بده.آه خدا دیگه نمیتونم.من مهناز رو از خودت میخوام مهناز تو رو به خدا قسم بذار فقط یه بار باهات حرف  بزنم.تو رو به خدا قسم دیگه تمومش کن من نمیتونم باور کنم که دیگه هیچ وقت نباید ببینمت نمیتونم باور کنم که دیگه نباید صداتو بشنوم عزیز دلم نمیخوام باور کنم که تو داری با عشقمون میجنگی و تلاش میکنی دوستم نداشته باشی.مهنازم تو رو به خدا قسم جوابمو بده عزیز دلم دیگه اذیتم نکن به خدا دلم خونه اینقدر زجرم نده.عزیز دلم باهام حرف بزن باهام حرف بزن.خیلی دوست دارم خیییییییییلیییییییییییییییی.خدایا مواظب مهنازم باش.خدایا مواظب عزیزترینم باش. خدایا تو که می بینیش خوش به حالت خدا . خدایا عزیزمو به تو می سپارم یه وقت دلش نگیره .خدایا مواظب مهنازم باش.عزیزم چگونه تورا فریاد کنم وقتی که پژواک صدایم در کوچه پس کوچه های تنهایی طنین انداز گشته است...؟! چگونه تو را بخوانم وقتی که آرزوهایم بر باد رفته است و تو دیگر نیستی تا حرفهای ناگفته دلم را بشنوی و مرهمی باشی بر روی زخم های دلم...!وقتی که تو نیستی چه کسی سنگ صبور من خواهد شد...؟ این روزها هرچه بیشتر جست و جو می کنم کمتر پیدایت می کنم، گویی در خود گم شده ام...!گلهای احساسم در کویر بی مهری هایت پژمرده اند و تو گویی همه چیز را از یاد برده ای...!!! ای بهار خزان شده که نیامده کوچ کردی ، هنوز یادت در سینه من است و من چون شقایق داغدارم که هرگز چشمان روشن تو را فراموش نخواهم کرد...! به رفتنت می اندیشم به رفتنی که دلم را شکست و قلبم را برای همیشه مهمان غم و اندوه نمود، چگونه دلتنگی های مرا ندیدی؟بگو در کدامین بهار به انتظار آمدنت بنشینم که رفتنت را هنوز باورنکرده ام و امشب می خواهم از دلتنگی هایم برایت بگویم، این اولین باری نیست که قلبم بر قلمم چیره می شود و از جدایی ها شکایت می کنم، از چشم انتظاری خالصانه ام و از بد عهدی ایام می نویسم آنچه را که در دلم است و سپیدی کاغذ را مانند روزگارم سیاه می کند ...خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟!... هیچ وقت فکرشو نمیکردم یه روزی تنهام بذاری....ولی تنهام گذاشتی عزیز دلم یکسال و چند ماه سال گذشت اصلا میدونی تو این چند ماه ندیدنت و دوریت چی بهم گذشت؟ اصلا میدونی این چند ماه رو چطوری گذروندم؟ میدونی عزیز دلم؟نه عزیزم نمیدونی خودم برات تعریف می کنم.این چند ماه برام به اندازه ی چندین هزار سال گذشت ،  تو این دو سال حتی نتونستم برا یه لحظه فراموشت کنم هر کاری تونستم کردم  به هر دری زدم اما با در بسته روبرو شدم انگار همه دست بدست هم دادن که تورو ازم بگیرن.یادته آخرین باری که باهام حرف زدی بهم چیا گفتی؟یادته مهناز؟؟؟؟؟؟؟؟؟اونشب هر چی از دهنت در اومد بهم گفتی منم فقط گریه میکردم ولی تو فقط گفتی فراموشم کن به همین سادگی گفتی فراموشم کن یادت میاد مهناز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چطوری دلت اومد تنهام بذاری؟ چطوری دلت اومد بهم بگی فراموشم کن؟ چطوری دلت اومد تلاش کنی فراموشم کنی؟ولی تو داری به سختی و با زجر سعی میکنی فراموشم کنی رفتی دنبال زندگی پر از عذاب خودت بی عشقمون........عزیز دلم چطوری فراموشت کنم؟ مگه  من میتونم عزیزمو فراموش کنم؟نه عزیز دلم هیچ وقت نمیتونم فراموشت کنم تو این دو سال حتی یه لحظه هم نتونستم فراموشت کنم.چون نمیتونم آخه تو همه ی زندگیمی، آخه تو عزیزترین فرد زندگیمی.با این حرفات دلم شکست، خرد شدم.بهم گفتی فراموشم کن کاش حداقل بهم می گفتی چرا باید فراموشت کنم؟مهناز این سوالیه که دو ساله باهامه همیشه از خودم می پرسم مشکل مهناز با من چی بوده که گفته فراموشم کن!عزیزم کاش حداقل بهم میگفتی چرا ؟این سوال داره دیوونم میکنه کاش بهم بگی چرا به جای این همه تلاش و دعا برای فراموشی یه بار از خدا نمیخوای به عشقمون برسیم؟امروز خیلی دلتنگت بودم و هستم.میدونی مهناز بعد تو این صفحه ی بی جان شده همدم من به حرفام گوش میده ولی این صفحه که نمیتونه باهام حرف بزنه........عزیز دلم دو سال گذشت دوسال پر از دلتنگی، گریه، غصه ،التماس.عزیزم تو این مدت هر کاری تونستم کردم همیشه بهت التماس کردم و میکنم. دست به دامن همه شدم، ولی هیچکی به دادم نرسید ، هیچکی کمکم نکرد تورو با همه ی وجودم از خدا خواستم. به خدا التماس کردم گفتم فقط همین یه بار جوابمو بده ولی خدا هم کمکم نکرد خدا هم هیچ توجهی بهم نکرد مهناز هیچکی به دادم نمیرسه..............هیچکی کمکم نمیکنه عزیز دلم چرا تنهام گذاشتی؟مهناز جان من بدون تو نمیتونم زندگی کنم ، بخدا به این امید زندم که شاید یه روزی تو برگردی پیشم نمیدونم اینروز تو زندگیم وجود داره یا نه؟ مهناز خیلی دلم برات تنگ شده مهناز ی من کاش یه روزی بفهمی که چقدر دوست دارم کاش بفهمی تو همه ی وجودمی، همه ی زندگیمی کاش............... عزیز دلم بخدا نمیتونم فراموشت کنم، نمیتونم ازت دل بکنم به چه زبونی بگم من واقعا دوست دارم تورو خدا بفهم عزیز دلم تنهام نذار خیلی احساس تنهایی می کنم کاش تو الان کنارم بودی کاش آرومم میکردی خیلی دلم برات تنگ شده  عزیز دلم الان ۶۰ ساعته که حتی یه لحظه هم چشمامو نبستم اینروزا بیشتر از همیشه دلتنگتم .دلم برات تنگ شده برا خودت ، برا صدات ، برا حرفات امروز چند بار خواستم بهت زنگ بزنم ولی ترسیدم نتونی صحبت کنی و مزاحمت باشم نتونستم زنگ زنم ولی بدجوری دلم هواتو کرده عزیز دلم تورو خدا بفهم من بدون تو میمیرم چرا حرفامو باور نمیکنی؟عزیزم تو رو به خدا قسمت میدم تنهام نذار تورو به خدا قسمت میدم دیگه تمومش کن بخدا دیگه دلم طاقت اینهمه درد رو نداره دیگه طاقت اینهمه انتظارو دلتنگی رو ندارم مهناز تورو خدا اذیتم نکن خدایا دلم داره از غصه میترکه ، چرا به دادم نمیرسی؟ خدایا تو که از حال و روزم باخبری تو که میدونی شبا تا صبح گریه میکنم و با خودم حرف میزنم خدایا تو که میدونی همه ی زندگیم شده گریه، دلتنگی، تنهایی همه ی زندگیم شده یه مهناز ی خیالی. مهناز کاش میدونستی تو چه وضعیت بدی هستم.تاری چشم،درد کمر،درد کلیه،سر دردهای مزمن،.... .میدونم تو منو دوست داری،تو خودت خوب میدونستی که من چقدر دوست دارم میدونستی چقدر بهت دلبستم.میدونستی همه ی زندگیمی ولی تنهام گذاشتی رفتی دنبال زندگی خودت اصلا از خودت می پرسی من باید چطوری فراموشت کنم؟ چطوری باید ازت دل بکنم؟ کاش الان میتونستی منو ببینی کاش اشکامو میدیدی تا باورت میشد که چقدر دلتنگتم عزیز دلم کاش میتونسم ببینمت.کاش میتونستم باهات حرف بزنم کاش به حرفام گوش میدادی کاش...........عزیز من کاش الان کنارم بودی امشب خیلی دلم گرفته دلم هواتو کرده عزیزم هیچکی جز تو نمیتونه آرومم کنه .مهناز عزیز دلم چطوری با خودم کنار بیام.چطوری به خودم بفهمونم عزیزم تنهام گذاشته چطوری باخودم کنار بیام.آه مهناز دیگه طاقت دوریتو ندارم تورو جون عزیزت تنهام نذار.خدایا عزیزمو ازم نگیر.خدایا کمکم کن.من فقط مهنازمو میخوام من نمیتونم به غیر از تو کسیو تو دلم راه بدم تو همه ی وجودمی.عزیزم فقط یه معجزه میتونه تورو بهم برگردونه فقط یه معجزه.تا آخر عمرم منتظرت می مونم شاید یه روزی بیادم بیفتی.کاش به وبلاگم یه سری میزدی کاش میدیدی چی به سرم آومده.کاش میفهمیدی که دارم از دوریت دق میکنم.کاش هیچ وقت باهات آشنا نمیشدم کاش هیچ وقت نمیدیدمت ، کاش هیچ وقت دوست نداشتم ، تا الان زجر نکشی از وجودم، کاش هیچ وقت تنهام نمیذاشتی.خدایا تو که بدبختیمو میبینی پس چرا کمکم نمیکنی؟اه مهناز کاش میدیدی از بس گریه کردم دیگه چشمام نمیبینه مهناز عزیز من بخدا دلم برات تنگ شده کاش میتونسم فقط یه بار دیگه ببینمت ولی.......کاش .................خدایا به مهناز بفهمون من بدون اون نمیتونم زندگی کنم.زندگی بدون مهناز رو نمیخوام خدایا منو ببر پیش خودت دیگه طاقت اینهمه درد رو ندارم خدایا فقط همین یه بار کمکم کن عزیزمو بهم برگردون.خدایا بهت التماس میکنم خدایا یه کاری برام بکن اه دلم داره میترکه خدایا امشب چطوری خودمو آرووم کنم من مهنازمو میخوام کاش یه نفر میتونست کمکم کنه کاش یکی مهنازمو بهم برگردونه.دلم خیلی گرفته خییییییییییییلیییییییییییییییییییییی.عزیز دلم مهناز ی من چطوری به ندیدنت عادت کنم ؟ چطوری ؟؟؟؟؟؟؟؟من مهنازمو میخوام خدایا تو رو به حق پنج تن قسمت میدم عزیزدلمو بهم برگردون خدایا تو رو به چهارده معصوم قسمت میدم مهنازمو ازم نگیر خدایا به یادش بنداز که یکی اینجا هست که داره از دوریش دق میکنه.خدایا کمکم کن عزیز دلمو بهم برگردون مهناز جان تورو به خدا قسمت میدم تنهام نذار خیلی احساس تنهایی و بی کسی می کنم.کاش تو کنارم بودی کاش................. خدایا به دل شکستم رحم کن.خدایا کمکم کن خدایا به دادم برس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد