آمدی و نگاهم به قدمهایت افتاد ....
قدم زدیم با هم در باغهایی که از زیبایی نگاهت به بهشت می ماند ....
شنیدم صدایت را ، که به آواز پرندگان مهاجر می ماند ...
رسیدم به هر آنچه که می باید ....
آه .... چه زود تمام شد .....
چه زود آرزوهایم را از من گرفتی ....
کاش هیچ گاه اتصال دستانت از من قطع نمی شد ......