عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

باز هم دیر رسیدم

عبور می کنم هر روز از کنار اون نیمکت خالی پارک طالقانی.....

طوری که انگار کسی در آخرین نیمکت انتظارم را می کشد!

و به آنجا که می رسم باید وانمود کنم که باز دیر رسیدم و مهنازم نمی تونست بیشتر از این منتظرم بمونه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد