عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

حرف هوا

نمیدانم این روزها حرف هوا چیست؟ یا چرا اینگونه در هم است؟ چه چیزی را میخواهد ثابت کند ..
یا چه چیزی اینقدر کلافه ش کرده است  فقط این را میدانم حالش عجیب شبیه حال من است ..
نمیدانم او هم از اطرافیان آشفته است ..یا اینکه غمی قدیمی هجوم آورده ..
ولی این را میدانم حالش از من بهتر است ...  به بی هوا باریدنش نگاه کن !
میبینی ؟ انگار کسی را نمی بیند  انگار نگاه دیگران برایش اهمیت ندارد
طعنه مردم کلافه ش نمی کند ..  باید اینگونه باشم ..
بی هوا ببارم ..

مهنازم جماعت را ول کُن ..

من را به آنان چه ؟ ! ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد