عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

مهناز جانم

مادربزرگم می گفت وقتی مژه ات که بیفتد،آرزویت برآورده می شود....مادربزرگ مرد...با اشک مژه هایم یک به یک افتادند.... اما تو برنگشتی... قطره های باران بر گونه هایم.... اصلا من به درک... خودت خسته نشدی از دیدن تصویر تکراری درد کشیدن من؟!!!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد