عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

1/6/1366

شاید که نه قطعا سیاهترین برگ تاریخ زندگی سراسر ننگینم بود.

وقتی کودکی بیش نبودم، نمی دانستم چه آینده ای در پیش رو دارم

اگر می دانستم هرگز نمی گذاشتم به این سن برسم

هم اکنون که معشوق اول و آخرم تنهایم گذاشت می دانم که اگه تمام دنیا رو هم داشته باشم جای مهر مهنازم را پر نخواهد کرد.

مهنازم اصلا می دونی الان کجام؟چه می کنم؟غذام چیه؟شبا کجا می خوابم؟....

می دانی وقتی آشنایی ازم بپرسه چرا به این روز افتادی باید چه بگویم؟

می دونی چقدر دلم برایت تنگ شده؟تنها کسی بودی که واقعا مرحمی بر دردهایم گذاشتی

سوالی که همیشه از خودم پرسیدم اینه که چرا مرا به دنیا آوردید و قربانی هوسهایشان کردید؟

آخه شما با اجازه ی کی منو به دنیا آوردید؟

مادر کاش بودی تا ازت بپرسم برای چی منو زائیدی ؟؟

میدونی مهنازم من خلق شده ی عشق نیستم ....من مسئول حواس پرتی مادر و پدرم در یک لحظه ی هم آغوشی ام

یک لحظه غفلت ...یک لحظه فراموشی

چرا آوردید تو دنیایی که حداقل امکانات عدالت وجود نداشته،بعد از سالها که عاشق شدم معشوقم باید این رفتارش باشه با منی که جز اون کسی رو ندارم

من به دنیا اومدم .... مزه ی زندگی رو چشیدم ...... اینقدر به نظرم ناخوشایند بوده که تولید مثل رو وظیفه ی خودم نمیدونم

من از پدر شدن میترسم ............ چون احساس میکنم این اولین خیانتیه به فرزندی که به دنیا میاد کردم

و فرزندی که با خیانت پدر به دنیا بیاد میدونم عاقبتش بهتر از من نخواهد بود .........

بله مهنازم،خانم جان این بود قصه تولدم

 

 


معذرت خواهی

معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگست.
معذرت خواهی یعنی:اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره

Samsung Galaxy s3

گوشــی موبایلــی کــه تــوی دســت فـــشرده نــشه
بــه خاطــرِ تـــــو بوســیده نــشه
شـــب کــنار بالــش گذاشــته نــشه
چــند بــار نیمه هــای شــب بــه خاطــر پیــام هـــای احنــمالی ت نگــــاه نــشه

با پیامت صبح آغاز نشه با پیامت خستگی ازتنم در نره با پیامت برنگردم اتاق با پیامت شب نشه....
گوشــی مــوبایل نـــیست کــه

کاش اون نرم افزار رو روی گوشی موبایلت نصب کرده بودم تا الان به فکر آینده مون بودی نه ترکم


مـترو

سـلام مـتروشـناخـتی؟آری هـمانـم!فـقط ایـن بـار تـنهـایم

یادت ک هست اولین نگاهش رو در سکوهای تو لمس کردم؟
راسـتی مـترو مـسیرت بـه سـوی مــرگ هـم مـیخورد..؟
بـه سـوی جـهنم چـطور..؟
بـیخـیال،مـن حـوصـله ی ایـستادن در مـترو بـدون ِ عـشقم را نـدارم
بـخوابم روی ریـل زودتـر مـیرسـمبـه مــــَرگ…!


مهنازم

 

از تــــو چه پنهان،
گاهی آنقدر خواستنی می شوی
که شروع می کنم
به شمارش تــک تــک ثانیه ها
برای یک بار دیگر رسیدن،
به تـــــــــــو
یخ آب میشود در روح من،
در اندیشه هایم.
بهار،
حضور توست
بودنِ توست 


هـر شـب


بله بله رســما بـدون تـو مـن به جـای بعـدی رفـــتم …
مثــه این دیوونه ها تـو خیابـون هـر شـب دارم راه میـرم بـی هدف مــن …


ترس

موقع ای که می خواستمت میترسیدم نگاهت کنم موقع ای که نگاهت کردم میترسیدم باهات حرف بزنم موقع ای که باهات حرف زدم ترسیدم عاشقت شم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم



کار هر روزم برای مهنازم

تاحالاشده… دلت براش به حدی تنگ شه که بی اختیار راه بی افتی و بری جاهایی که باهاش قدم می زدی قدم بزنی … فقط به این امید که شاید ببینیش…

خدایا

خدایا من که دوستش می داشتم.
خدا جونم من فقط اونو می خواستم.
آخه خـــدا خودت شاهد بودی.
تو به دوست داشتنم ناظر بودی.
خدیا دیدی چه طور شکست دلم
حالا باید چه کنم؟ بذارم برم؟
خدایا دوستم نداره و نمیخاد هم صحبت شبهام شه
خدا جون تو که دوستم داری یه کاری کن اشکام پاک شه.

منتظر لحظه ای هستم که

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر بر شانه هایت بگذارم....

از عشق تو.....

از داشتن تو...

اشک شوق بریزم

منتظر لحظه ای مقدس که تو را در آغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه دهم

اری من تورا دوست دارم

وعاشقانه تو را می ستایم