عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

من فقط تو را می بینم مهنازم...

در وجـــود هــــر زن ،دخـتـربـچـه ای چــهارسـالـه بـبـیـن کـه از تـو فـقـطــ مـــــهـربـانـی و تـوجـه مـی خـواهـد ،در آغـوشـش بـگـیـر ، نـوازشـش کـن ...
خـیـالـش را راحـت کـن کـه هـسـتـی ،جـایـی نـمـی روی ،طـوری رفـتـار کـن کـه اطـمـیـنـان حـاصـل کـنـد زن هـای دیـگـر بـرایـت مـــــــهـم نـیـسـتـنـد !!
وقـتـی بـا نـگـرانـی مـسـیـر نـگـاهـت را دنـبـال مـی کـنـد بـرگـرد و بـه لـبـخـنـدی مــهـمـانـش کـن و بـگـو ، بـه زبــ ـان بـیـاور :

مـن فـقـطــ تــــــو را مـی بـیـنـم"

و  این بود ایدئولوژی من در برابر وجود نازنین مهنازم

نظرات

سلام خدمت تمامی کاربرانی که با پیام هاشون تسکینی بوده و هستند بر آلام بی پایان من

عزیزان ابهامی ایجاد شده بود که چرا هیچ نظری در پایان پست ها وجود ندارد

برای رفع ابهام خدمت شما سروران گرامی عرض کنم که با توجه به اینکه مطالب وبلاگ و مهتر از همه اصلیت آن که هنوز برای همه جای سوال بود که رابطه ما از کجا آغاز شد به کجا رسید و دلیل این فصال چه بوده برای همین یکسری پیش داوری هایی بود راجع به این موضوع و اینکه نگاشته بودم بعد از اتمام این بلاگ چه نیتی دارم یکسری هم پیام هایی خطاب به من بود و یا عشق بی آلایشم که چون بیشتر جنبه شخصی داشت به جای اعلان عمومی پاسخش را به ایمیل یا وب سایت های مخاطبین ارسال نموده ام.

لذا بر خود فرض می دانم تشکر ویژه نمایم از همه کسانی که این مطالب را دنبال و با نظراتشون قطع به یقین مرهمی هستند بر عذابهای شبانه روزی من تو این روزها


اشتیاق

سلام آرزوی به یاد موندنی
خوبی؟خوش می گذره؟
دیشب نمی تونستم بخوابم، نفسم بالا نمی اومد، تا صبح بیدار بودم باز؛بازم این اتفاقات مسخره باعث شده اینطوری شم دوباره، اما خوب ِ خوبم هااا، یه وقت نگرانم نشی، نبینم چشمهای رنگ ِ شبت پر از نگرانی باشه هااا، خب؟ من که عادت کردم اما خب، جسمم جواب نمیده، من که کم نمی آرم آخه، اگه آخر تموم ِ این رنج ها پیش ِ تو بودن باشه، همه رو به جون می خرم همه رو با اشتیاق به خونه ام دعوت میکنم!!!!
ادامه مطلب ...

می ترسم

می ترسم مهنازم!
می ترسم...
کمکم کن!
می ترسم یکی بیاد، یعنی یهو خدا..ازمون بپرسه چرا ...

یعنی از من...که چرا زندگیت رو اینطوری گذروندی؟!

ادامه مطلب ...

دعا

عشق فرمان داده که به تو فکر کنم
روز و شب زیر لبم اسم تو رو ذکر کنم

سجاده ام را پهن کرده ام،تسبیح فیروزه ای ای در دستان ِ لرزانم، دعا میخوانم ، ذکر می گویم.می رسم به یک ذکر"و از تو بهشتت را میخواهم"..میخواهم...اسئلک..اسئلک..بغض میکنم، فرو می دهم، میخوانم..چشم می گردانم تا ذکر بعدی را ببینم"و از تو حوری های بهشتی میخواهم"

ادامه مطلب ...

کافور

قلبم بوی کافور میدهد! شب به شبمرده شور یکی از آرزوهایم را... غسل میدهد و کفن میکند!



دوست دارم یواشکی...

همۀ آدما برای خودشون یه چیز " یواشکی" دارن

یه اتفاق یواشکی ,
یه حس یواشکی ,
یه آدم یواشکی ,
شایدم یه عشق یواشکی
دوست دارم یواشکی....♥

نامه ام به مهنازم - عشق جاودانه ام

سلام به گل مجمدی ام که این روزها بوش بدجوری توی شهر من پیچیده!!!! چطوری؟چی کارا میکنی؟چه خبر اصلا؟

شب من در دیدگان تو بود سیاهی چشمانت رو می نگریستم و تا پیام شب بخیرت که گاه از روی ترس از اینکه دیکه نتونی بهم اس بدی سر شب برام می فرستادی برام شب اتفاق نمی افتاد؛روز در سفیدی چشمان تو بود وقتی به چشمانت نگاه می کردم و برایم صبح معنا نداشت تا نمی رفتی سر کار و اولین کارت بعد از آمدنت پیام صبح بخیر برای من بود تا صبح من هم اتفاق بیفتد و خوب می دانستی که از شب تا صبح بیادت و به فکرت بودم. شب و روز من در چشمان تو بود الان که نیستی باور کن جهانم در ظلمات است.

اگرتمــام ستــاره های آســـمان را بــه شــب من بــیاوری ایــن تاریـــکی,روشـن نخـواهــدشــد...بــــــرای من تنها"چشـــــمـان"توکافیــست...

ادامه مطلب ...

سخنی با مهنازم

سلام عزیزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززم(به یاد گذشته ای نه چندان دور)

خسته نباشی خانومم

امیدوارم امروز زیاد اذیت نشده باشی و روزهایت برخلاف من به خوبی سپری بشه و اینگونه که حرف های دلم رو گلایه و شکوائیه می پنداری باز آزرده خاطر نباشی

وقتی نظرات عزیزانی که گهگاه برای امید به من یا به واسطه تجارب مشابه سخنی را بیان می کنند و گاهی من را آویزان به تو یا تفاله ای در زندگی شخصیت خطاب می کنند زیاد ناراحت نمی شوم چون کسی که هنوز از ماجرای عشقی که سراسر وجودمون رو تصاحب کرد چیزی نخوانده یا حتی زمانی که به اتمام برسه این داستان نخواهد توانست به طور کامل این موضوع را درک نماید.

ادامه مطلب ...

آغوش

گاه می توان تمام زندگی را در آغوش گرفت...

فقط کافیست...

تمام زندگیت..

یک نفر باشد!