عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

true love

در وجودم کسی هست...

به وسعت "تو"

که هر شب به تنهایی ام سر میزند...

و هر شب یاد آخرین نگاه "تو"

آوار میشود بر تنهایی ام...

بر بی کسی این اتاقم...

و من با خودم فکر میکنم...

حریم کدامین خیال را شکسته ام...

که اینگونه حقیقت میشوی در باورم...

باور کنی یا نه...

فرقی نمیکند خیال باشی...

رویا باشی...

یا عکسی در قاب قلبم

فرقی نمیکند که لبخندت سهم من باشد یا نباشد...

همین را میدانم که " دوستت.دارم"عزیزترینم ....