بگذار در حسرت این عشق حسودان بمانند

یک روز میان تلنگر نگاهت

تو را از خودت قرض می گیرم

کنار خودم می نشانم

 

و یک عمر

 با نگاهت درگیر می شوم

یک روز میان این عصرهای خسته

میهمان دلم می شوی

من برایت چای می ریزم

 

و تو لبخندهایت را توی دلم می ریزی

راستی بگو ؟

حال عصرهای دلت خوب است ....!