مانند تو کسی در این دنیا نیست عزیزم

می نویسم از عشق چون خیلی آن مهر و محبتت در اعماق دلم نشسته است می نویسم از چشمهای زیبایت ، از صدای زیبایت ، از نگاه پر از عشقت با صداقت می نویسم نخستین عشقم تویی ، و با یکدلی می نویسم که با تو تا آخرین لحظه خواهم ماند با چشمان خیس مینویسم که خیلی مهرت در دلم نشسته است و با بغض می نویسم که مرا تنها نگذار عزیزم می نویسم از پرواز ، پرواز عاشقانه به قلب آسمان آبی عشق می نویسم از آن حرفهای شیرینت و آن لحظه رویایی که من و تو در آن آشنا شدیم و شیفته قلبهای سرخ یکدیگر شدیم.آنچه که مینویسم حرف دل است و بس ! آنچه که می نویسم حرف دل قلب پر از درد و عاشق من است... می نویسم از دشت شقایق ها که تو همان شقایق تپه دلم هستی می نویسم از تو که همان پروانه ای که اطراف شمع خاموشی مانند من میچرخی و نور محبت را به من بی نور می بخشی می نویسم از دریایی مانند تو که به سوی کویری مانند من می آید و مرا از عشق خودش سیراب می کند می نویسم از ستاره ای مانند تو که در آسمان تیره و تار قلبم نشست و شب بی نورم را پر از روشنایی کرد از نام زیبایت نوشتم و کتابم بهترین کتاب زندگی شد و منی که همان نویسنده آن نام زیبایت شدم بهترین شاعر دنیا شدم چون نام زیبایت آن حس زیبای عاشقی را در خون من جاری می سازد تویی همان رویاهای زیبای من ، ندای آمدن بهار عشق ، آغاز باریدن باران عشق...تویی همان آغاز نمایان شدن مهتاب آسمان تیره و تار دلتنگی های من! پس می نویسم از تو که محشری ، و مانند تو کسی در این دنیا نیست عزیزم می نویسم از قلب مهربانت . از آن احساس پاکت