عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

حرمت

به حرمت

نان و نمکى که با هم خوردیم

نان را تو ببر

که راهت بلند است

و طاقتت کوتاه...

نمک را بگذار برای من!

میخواهم

این زخم

تا همیشه تازه بماند.......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد