عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

ماندن "مرد" می خواهد.

ماندن "مرد" می خواهد.پشتِ کسی که آمده ای و اهلی اش کرده ای را دم به دقیقه خالی نکردن "مرد" می خواهد. مردانگی به منطقی بودن نیست. عشق و عاشقی کردن "مرد" می خواهد. احساس امنیت "مرد" می خواهد. شانه شدن برای دلتنگی های زنی که دوستت دارد "مرد" می خواهد.مردانگی به موهای سفید کنار شقیقه ها نیست. مردانگی اصلا به مرد بودن نیست! ماندن "مرد" می خواهد. ساختن "مرد" می خواهد. بودن "مرد" می خواهد.بدبختانه تمام خوشبختی های کوچک و ساده ی دنیا "مرد" می خواهد، و از همین رو کار جهان رو به خوشبختی نیست!

تو قاتل تمام لحظات خوب زندگیمان شدی؛لحظاتی که با ساقه های پوشالی عشق در هم تنیده بود .عشق  ، رویای صادقانه کودکیمان چه مظلومانه در زیر پای غرورت له شد

شاید این روزها حسی برای نوشتن نداشته باشییا  حرفی برای ثبت این لحظات؛ از یادآوری خاطرات شروع این ماه بیزار باشی اما صادقانه میگویم هنوز همانی هستیم که با هم عهد بستیم و به ابالفضل(ع) تکیه کردیم

دوستت دارم با همه لحظاتی ک این روزها برایم خلق کردی و میکنی که هر روزش بارقه ایست از شعله های آتش جهنم خدا

 

نظرات 2 + ارسال نظر
غزل دوشنبه 21 تیر 1395 ساعت 12:26 http://qazalak88.blogfa.com/

چه عکس نوشته ی قشنگی بود
کلا نوشته هاتون گزیده و دلنشین هستن

reza جمعه 21 خرداد 1395 ساعت 16:53 http://shadyakh.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد