عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم
عشقم مهناز

عشقم مهناز

دلم از شنیدن نام خزان می لرزد****زیرا که من زاده تابستانم

قهر مهنازم

کاش از من متنفر باشی! برای همیشه... کاش تمام دنیا را تنفر برمی داشت. آخر می خواهم تمام دوست داشتن های دنیا را به پای تو بریزم... نمی خواهم حتی یک ذره ی عشق هم جایی فراموشم شود... آنوقت تو دلگیر شوی از من. که چرا یک ذره از عشقم به تو کم شده...صفحه رو باز می کنم و شروع می کنم به نوشتن. بدون اینکه بدونم چی می خوام بنویسم. یا چی بنویسم... تنها دلخوشیم همین کلماته دیگه وقتی همه دنیا با من قهره فقط همین چند کلمه هستن که با من آشتی هستن.آخه مهنازم همه دنیای منه.اگه نوشته هام خوب نیست... به خوبی چشماتون ببخشید من رو...

تو رو خدا با من آشتی کن

یه روز مونده به تولدم تولدی که تو بهم یاد دادی تولدی که برا اولین بار تو بهم تبریک گفتی و من به دنیا تسلیت



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد